<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d6919998\x26blogName\x3d%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%86\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://khaneroshanan.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://khaneroshanan.blogspot.com/\x26vt\x3d8114318517456267451', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script> vlink="#EAE6E0" alink="#EAE6E0">
height="327">
خانه روشنان
Saturday, August 15, 2009 برای شجریان

شعری از منصور اوجی برای شجریان سال های پنجاه، سال هایی که سیاوش بود...
صدای همیشه
برای سیاوش شجریان و صدایش

دهان مناجات!
صدایت مرا می برد تا ته عمر.
چه جوهر در این حنجره است، آی
که می درد از هم تن و روح ما را.
بگردید دیباچه ها را بگردید-
تمامی اسفار و آیات و آیات!

دهان مناجات!
صدایت مرا می برد تا ته عمر.
صدایت مرا می برد تا ته کوچه پس کوچه های نشابور
به آن عصر پاییز
که می ساخت،می ساخت
و می خواند و می زد کمانچه زن کور کوری
همه گوشه های نوا را
و می خواند و می زد
و می ساخت...

به من گفته بودند
شبی مرغی از سوی مشرق در آمد
وبر بام ایوان نشست و چنان خواند
که مرغان پر و بالشان سوخت
پروبالشان ریخت...

نه پرواز مرغی
نه برگی، نه باغی
و پاییز بود و همیشه...
دگر بر نشد شعله ای از چراغی

چه خواند او مگر، آه-
بجز داستان سیاوش؟

دهان مناجات!
صدایت مرا می برد تا ته عمر.
صدایت مرا می برد تا صدای همیشه.
به عریانی من تماشا گران را تماشا کن اینجا!
به عریانی من تو می خوانی امشب
همه گوشه های نوا را:-

"چه سرد است این خاک، این گوشه خاک!...


از کتاب صدای همیشه،1357

---------------------------------------------------------------------------