<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d6919998\x26blogName\x3d%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%86\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://khaneroshanan.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://khaneroshanan.blogspot.com/\x26vt\x3d8114318517456267451', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script> vlink="#EAE6E0" alink="#EAE6E0">
height="327">
خانه روشنان
Wednesday, December 13, 2006 دیالوگ هایی برای شنیدن

اندکی این مثنوی تاخیر شد...

عاشقانه – توی تاکسی:
- من همیشه تنها می رم سینما
- بس که خری. سینما بهترین جاییه که آدم باید با زیدش بره.
- نه بابا. اصلا حال نمیده.
- بس که خری. سینما فقط با دختر حال میده.
- نه بابا . اصلا حال نمیده.
- بس که خری. می ری سینما. دو ساعت هم سرش منت می ذاری. دو سه بارم یه کوچولو بهش توجه می کنی. فیلمت رو هم می بینی. دوساعتم مجبور نیستی به حرفاش گوش کنی یا بخوای حرف بزنی.

حکمت متعالیه- توی صف حلیم:
- من به همه زن ها احترام می ذارم. همه زن ها. مخصوصا مادر ها. شما ببین، مادر، موسی، مریم، مسیح، محمد ... مارکس، مائو همه با میم . اول همش میمه. همه از میم مادر. مادر. یعنی منشاء خلقت. ذات حقیقت خدا. بعله. به همه زن ها احترام می ذارم. مخصوصا مادر ها.

تاریکی- توی سینما:

- دم
- بازدم
- دم
- بازدم

فریاد – سالن تربیت بدنی:
- ...
- ...
- ...
- ...

غم نان اگر بگذارد- توی نادری:
- آخه این چه کاریه کردی؟
- خوب . خوب به پولش احتیاج داشتم تو این بی کاری.
- آخه آدم مگه واسه پول هر کاری می کنه؟
- جان؟ از دیالوگ نوشتن واسه سکانسای اروتیک فیلم فارسی که بهتره. نیست؟
[ طرف تا انتهای فنجان قهوه خفه می شود]

---------------------------------------------------------------------------