<body><script type="text/javascript"> function setAttributeOnload(object, attribute, val) { if(window.addEventListener) { window.addEventListener('load', function(){ object[attribute] = val; }, false); } else { window.attachEvent('onload', function(){ object[attribute] = val; }); } } </script> <div id="navbar-iframe-container"></div> <script type="text/javascript" src="https://apis.google.com/js/platform.js"></script> <script type="text/javascript"> gapi.load("gapi.iframes:gapi.iframes.style.bubble", function() { if (gapi.iframes && gapi.iframes.getContext) { gapi.iframes.getContext().openChild({ url: 'https://www.blogger.com/navbar.g?targetBlogID\x3d6919998\x26blogName\x3d%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87+%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%86\x26publishMode\x3dPUBLISH_MODE_BLOGSPOT\x26navbarType\x3dBLUE\x26layoutType\x3dCLASSIC\x26searchRoot\x3dhttps://khaneroshanan.blogspot.com/search\x26blogLocale\x3den_US\x26v\x3d2\x26homepageUrl\x3dhttp://khaneroshanan.blogspot.com/\x26vt\x3d8114318517456267451', where: document.getElementById("navbar-iframe-container"), id: "navbar-iframe" }); } }); </script> vlink="#EAE6E0" alink="#EAE6E0">
height="327">
خانه روشنان
Saturday, May 07, 2005 مهاجران مجازی

باز هم امیر رضای عزیز
امیر اول از همه اینجا طلوع کرد..بعد بی آنکه غروب کند صفحه اش را به جا گذاشت تا عرض موعودی باشد برای تاخت و تاز شوالیه های ناموجود.
امیر به طور رفته بود.بی آنکه بخواهد برگردد.برای سرزمین مجازیش تنها سرزمین را به جا گذاشته بود.
بعد هم خانه خواهرش شد.چرا؟از خودش بپرسید.
حالا رفته زمین دیگری جا خوش کند.
مبارک است.
این جای جدید دیگر زمین است.خود زمین.
قبلا که بودای عزیز بود وفقط شعر می نوشت.شعر آسمانی ترین کلام آدم های زمینی است.
زیر عنوان بودا هم که باشد،دیگر می شود عرش معلی
بعد رفت تا میوه ساقه بیداری باشد.
ساقه بیداری اگر چه از زمین می روید اما رو به آسمان دارد وسر آسمانی شدن.
حالا دیگر امده تا ژان والژان باشد.دزد و شهردادومرد با مرام و...تا روی زمین باشد.
فقط روی زمین.
این فرو افتادن است یا فرا افتادن؟
جوابش باشد با این دوست عزیز.
اما امیر عزیز من اصلا و ذاتا مهاجر است.
او از آن آدم هایی است که باید دائما هجرت کند.
اصلا هجرت جاری شده در تمام تجربه های او.
نمی گویم فرار.
چون فرار مال آدم های بی چیز است.
آن ها فرار می کنند.
فرار مال آدم های بی دل و جرات است.
فراری ها از خود چیزی به جا نمی گذارند.اما مهاجران همه جا نشان خود را حک
می کنند.
اما هجرت مال آدم های تواناست.
هجرت خوی آدم هایی است که هم پر هستند و هم بزرگ.
امیر اهل هجرت است و بزرگ است و پر.پر از رازهای بزرگ و کوچکی که عادت ندارد توی گوش کسی باز گو کند.
امیر باید که هجرت کند.
اما دنیای اطراف اش کوچک است برای حجم هجرتی که در تجربه هایش جاری است.
دنیای فاقد همه چیز.
دنیای فاقد
خوب چه می شود کرد؟
می شود آمد در دنیای مجازی و هجرت مجازی.
این طرف و آن طرف رفتن های امیر بازگوی خوی هجرت اوست.حتی در عالم مجازی
آیا فرق زیادی می کند که از آسمان به زمین باشد یا از زمین به سمت آسمان؟

---------------------------------------------------------------------------